آسمان ابی
... دوباره آسمان صدای تو را می شنود صدای ربنای نیاز تو را. گوشش به توست تا آرزوی دیرینه ات را به تصویر بکشی نقشی از تمام غصه هایت. از تمام دردهایت... اما سکوت تو آسمان را به گریه می اندازد آنقدر می گرید که خورشید دیگر تاب تابیدن ندارد ابرها شیون خورشید را می پوشانند . آنقدر بغض شان را فرو می برند تا سیاه وخفه می شوند... بگو! زبان باز کن حالشان ستودنی ست. غصه ات چیست؟ دردت چیست؟ بگو صدای تو را می شنود...!
نوشته شده در چهارشنبه 87/8/29ساعت
12:27 عصر توسط میترابهار نظرات ( ) |
Design By : Pichak |